وقتی روش کراشی و...[p3 و آخر]



_همینی که شنیدی...دوست دارم!
کناره لبتو بوسید و دوباره ادامه داد..
_و تموم سیعمو میکنم که تا موقعی که اینجایی جسمی و روحی مال خودم کنمت!
÷خوبه..
تعجب کرد و پرسید..
_چی خوبه..؟
÷اینکه منم میخوام جسمی و روحی مال تو بشم و تو هم میخوای همینکارو انجام بدی خوبه!
ازت فاصله گرفت و خمار به چشات خیره شد..
_پس نظرت چیه..الان روحیو فراموش کنیم و با جسمی پیش بریم؟!
خنده مرموزی تحویلش داده و آروم گفتی:از لحاظ روحی که مال تو شدم پس باید..از لحاظ جسمی هم مال تو باشم!
با دادن خنده رضایت مندی از حرفت لباشو محکم رو لبات گذاشت و..

*درو بسته و باقی ماجرا رو ندیدم پس مدیونین فشم بدین:)))))*

The end . . .
دیدگاه ها (۲۷)

وقتی دعوا میکنین و تو...[p1]

وقتی دعوا میکنین و تو...[p2 و آخر]

وقتی روش کراشی و...[p2]

وقتی روش کراشی و...[p1]

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط